الهی سی‌دی‌ات در بیاد!

دیده‌اید که فیلم و سی‌دی و بلوتوس مردم دست همدیگر است و مدام می‌چرخد و آنها هم از هم شکایت می‌کنند و در دادگاه‌ها می‌چرخند؟ و نفرینشان شده است این که: الهی سی‌دی‌ات در بیاد!

به نظر من به جای این که مردم این قدر سخت بگیرند، وقتی سی‌دی‌شان در آمد، با هم نگاه کنند و بخندند و بگویند: ببین چقدر باحال بودیم، چقدر توی این عروسی به ما خوش گذشت!

در عکس‌هایی که بابا می‌فرستد، یا همین فیلم‌هایی که جمهوری اسلامی نشان می‌دهد، خانه‌هایشان نرده دارد و حیاط پیداست، به نظر من این یکی از نشانه‌های شفاف بودنشان است.

حالا ما خانه‌ی یک طبقه‌مان را به اندازه‌ی دو طبقه ایرانت می‌زنیم که مبادا کسی، لبا‌س‌زیرمان را روی بند رخت ببیند! بماند که مردم آنقدر ندید، بدید هستند که اگر تصادفا باد زده باشد و ایرانت را انداخته باشد، زود با موبایلشان از بندرخت طرف عکس می‌گیرند.

علی مدام می‌گوید: توی نوشته‌هایت اسم نیاور، وبلاگ یک رسانه است، و تو باید مراقب باشی و حرفه‌ای عمل کنی.

خب اگر من اسم نبرم، مثلا بنویسم، خواهر بزرگم و خواهر کوچیکم، فرق این داداشم با اون داداشم رو چطوری بنویسم؟ داداش کوچیکم و داداش کوچیکترم؟ وقتی هر دوتاشون کوچکتر از منند؟ یا بنویسم اون داییم که بزرگ خاندان است و اون داییم که کوچیک خاندان است و اون داییم که وسط خاندان است؟

اگر اسم ببرم، چی می‌شه؟ اصلا مگه کسی خود من رو می‌شناسه که حالا اگر اسم داداشم رو بگم بشناسه؟

دورو بری‌ها هم که همه می‌دونند این قضایا برای کیا اتفاق افتاده است! پس این سانسور اسامی برای کدام روز مبادایی است؟

هر موقع هم می‌گم، این وقایع نگاری ثبت می‌شه، بیست سال دیگه دخترام می‌خونند، می‌گه: خب پس تایپ کن و روی سی‌دی رایت کن و نگه دار، بیست سال دیگه بده دست دخترات، چرا اسم مردم رو توی اینترنت پخش می‌کنی؟

نظر علی این است که اگر اسم بیاوری، چند وقت دیگر دوروبری‌هایت خودشان را پیش تو سانسور می‌کنند تا اطلاعاتشان در اینترنت لو نرود!