باز هم خدا را شکر!

وقتی ماشینمان را دزد برد و بعد لاشه‌اش پیدا شد، همه می‌گفتند: خدا را شکر کنید که باز همینش هم پیدا شد. خدا را شکر کنید که باهاش دزدی نکردند. خدا را شکر کنید که باهاش تصادف نکردند، کسی را نکشتند...

حالا وقتی یک نفر گفت رأی ن م ی‌دهم.

جواب شنید که: همین که می‌گویی من رأی ن م ی‌دهم، یعنی آزادی. آنقدر آزادی داری که بتوانی رأی ن د هی!!!!!

و من جداً می‌گویم: خدا را شکر.