سحر

گرچه شب تاریک است دل قوی دار سحر نزدیک است

سحر

گرچه شب تاریک است دل قوی دار سحر نزدیک است

درِ باز

لیوان آب را برداشت و خورد، یه قلپ، دو قلپ، سه قلپ، چقدر تشنه بود، چقدر خسته بود و تازه یادش آمد برای چه اینقدر خسته است. بعد دندان‌های مصنوعی‌اش را درآورد، شب‌کلاهش را به سر گذاشت و چراغ را خاموش کرد. به چشمانش چشم‌بند زد و دراز کشید. یادش آمد، در را نبسته است. با چشم‌بند و چشمان بسته از تخت پایین آمد و کورمال کورمال در را پیدا کرد. اما در به چیزی گیرکرده بود و بسته نمی‌شد. به ناچار چشم بند را برداشت، و نگاه کرد به آن همه آرزو و خیالات که باقی مانده بودند و نمی‌گذاشتند، تا او آسوده بخوابد.

نظرات 12 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:40 ب.ظ http://www.arjomandi1.blogfa.com/

سلام به همه ی پنجره دوستان روشن ! امیدورام چونان همیشه ما را در بهتر شدن این صفحه ی رسانه ای یاری نمیایید و ما را از حضور گرمتان بی بهره نگذارید .

دوستان و همراهان عزیز ما ! تاکنون همیشه سعی بر این داشته ایم تا بتوانیم اندکی مفید بوده و مطالب خواندنی یی را برای شما تهیه نماییم . همیشه سعی نموده ایم تا آنجا که در توان داریم پیوند های وبلاگ قوی و مفید باشد بگونه ای که شما با حضور در این پنجره روشن بتوانید هر خواسته ای را بیابید . به تازگی چند پیوند در مورد عکس و موسیقی و سینما قرارداده ایم که فکر میکنیم دیدنش خالی از لطف نیست . از وب ترانه سرای خوبی چون کاکایی و داستان نویس عزیزی چون ناصر عزیزخانی و تمام کسانی که دیدنشان خالی از لطف و شناختشان خالی از برکت نیست . مطالبی خواندنی در وب هشتاد ادبیات ایران و دانوش . کتاب ایران حتی ماهان و فارس و خلاصه هر جا که مایلید . تا آنجا که شده تمام اتحادیه های مهم جهان را سعی کرده ایم در دسترس شما قرار دهیم . امید که بتوانیم رضایت شما را بدست بیاوریم .

ما را فراموش نکنید .

ما منتظر یاری شما هستیم .

به ما معرفی کنید و از ما بخواهید که برای شما بهترین مقالات را تهیه کنیم .

از ما بخواهید تا شما را در تهیه پایان نامه هایتان یاری دهیم .

از ما بخواهید تا باشیم .

عضو نویسندگان ما باشید تا با هم باشیم

ما منتظر حضور سبز و روشن تان هستیم .

برای ما دوستان جدید بیابید .

قربان شما ! همراهان دوستدارتان در پنجره روشن !

بهارک همتی پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:05 ب.ظ http://baharakmv2.blogfa.com

سلام خوب بود

رضا یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:45 ب.ظ http://www.starman1.blogsky.com

با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
من به خاطر اینکه شما نویسنده ی خوبی هستید از شما دعوت به نویسندگی در وبلاگم میکنم اگه خواستی به وبلاگم بیا و ایمیلتو بده تا شما رو نویسنده ی وبلاگم کنم .

با تشکر : رضا

داستان تکراری دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ق.ظ http://baharakmv2.blogfa.com

سلام امان از رویاهای نیمه شب
من آپم

سبز دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ

حضور شبزتان برق در چشمانم نور امید در دل دوباره سبز بودن چقدر قشنگ بود به امید روز سبز سبز سبز

بهزاد جمعه 10 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:00 ب.ظ http://www.joker3.blogfa.com

سلام وبلاگ خوبی داری خوشحال میشم به من سر بزنی

محسن بامداد یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ق.ظ

گرچه خیلی دیر به دیر مطلب می نویسی اما باز هم سر می زنم

سحر شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ق.ظ

سلام سحر جان جدی خیلی تاثیرگذار و قشنگ بود...تبریک...

[ بدون نام ] یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:13 ب.ظ

بابا! مگه شما اینترنت دار نشدید؟ پس کجایی؟

مهدی شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:09 ب.ظ http://www.arjomandi1.blogfa.com/

سلام

فرید دانش فر شنبه 14 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 ق.ظ http://www.istgaheman.blogfa.com

طرح خوبی بود، اما خوب پیاده نشده. "تشنگی" ، "خوردن آب" و "خستگی" چه حسی رو میخواد منتقل کنه؟ و جمله "تازه یادش آمد برای چه اینقدر خسته است" فقط ابهام رو بیشتر میکنه واسه خواننده ای که متوجه نمیشه "چرا خسته بوده؟". چند خط اول میتونست خیلی بهتر از این، "حس" رو منتقل کنه.
‏(یادآور میشم که این، نقد کارشناسانه نیست! فقط نظر شخصی منه)

محسن سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ب.ظ

واقعا جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد